جدول جو
جدول جو

معنی حبس کشیدن - جستجوی لغت در جدول جو

حبس کشیدن
زندانی شدن، در زندان ماندن، محبوس بودن، اسیر بودن، بندی شدن
متضاد: آزاد شدن
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نفس کشیدن
تصویر نفس کشیدن
تنفس کردن، دم زدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غبن کشیدن
تصویر غبن کشیدن
متضرر شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غبن کشیدن
تصویر غبن کشیدن
زیان بردن ضرر خوردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از موس کشیدن
تصویر موس کشیدن
از میان لبان صفیری در آوردن (شبیه بصوت) برای نوازش کودک
فرهنگ لغت هوشیار
دم زدن تنفس کردن: حباب وار مبادا نفس کشی بیجا چه خانه ها که بیک دم زدن خراب نشد، (نعمت خان عالی) یا نفس کشیدن از یاد کسی رفتن، مردن مرده بودن: خود او در تخت خواب افتاده نفس کشیدن از یادش رفته بود
فرهنگ لغت هوشیار
بیکدفعه بلاجرعه کشیدنیکباره نوشیدن، برروی سر کشیدن عبا و جامه برسر کشیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برس کشیدن
تصویر برس کشیدن
Brush
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از پاس کشیدن
تصویر پاس کشیدن
Yawn
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از برس کشیدن
تصویر برس کشیدن
brosser
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از پاس کشیدن
تصویر پاس کشیدن
bâiller
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از برس کشیدن
تصویر برس کشیدن
borstelen
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از برس کشیدن
تصویر برس کشیدن
cepillar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از پاس کشیدن
تصویر پاس کشیدن
menguap
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از پاس کشیدن
تصویر پاس کشیدن
geeuwen
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از برس کشیدن
تصویر برس کشیدن
แปรง
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از پاس کشیدن
تصویر پاس کشیدن
หาว
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از برس کشیدن
تصویر برس کشیدن
menyikat
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از پاس کشیدن
تصویر پاس کشیدن
sbadigliare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از برس کشیدن
تصویر برس کشیدن
ब्रश करना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از پاس کشیدن
تصویر پاس کشیدن
bostezar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از برس کشیدن
تصویر برس کشیدن
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از برس کشیدن
تصویر برس کشیدن
spazzolare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از پاس کشیدن
تصویر پاس کشیدن
bocejar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از برس کشیدن
تصویر برس کشیدن
escovar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از پاس کشیدن
تصویر پاس کشیدن
打哈欠
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از پاس کشیدن
تصویر پاس کشیدن
ziewać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از برس کشیدن
تصویر برس کشیدن
szczotkować
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از پاس کشیدن
تصویر پاس کشیدن
позіхати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از برس کشیدن
تصویر برس کشیدن
чистити
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از پاس کشیدن
تصویر پاس کشیدن
gähnen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از برس کشیدن
تصویر برس کشیدن
bürsten
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از پاس کشیدن
تصویر پاس کشیدن
зевать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از برس کشیدن
تصویر برس کشیدن
чистить
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از پاس کشیدن
تصویر پاس کشیدن
जमाना
دیکشنری فارسی به هندی